سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون حدیثى را شنیدید آن را فهم و رعایت کنید ، نه بشنوید و روایت کنید که راویان علم بسیارند و به کاربندان آن اندک در شمار . [نهج البلاغه]
پنجره فولاد
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» درددل با خدا

 
ای پروردگار لطف و مهربانی!
از تو می خواهم که در ماه احسان و آمرزشت،گناهان روزمره ام را ببخشایی و از همین روی به تو پناه می آورم به خاطر اعمالی که درونم را سیاه و آلوده کرده:
1.از اینکه حسادت ورزیدم به دیگران.
2.از اینکه در چیزی که هیچ نمی دانستم و اطلاعی نداشتم،تظاهر به دانستن کردم.
3.از اینکه زیبایی قلمم را به رُخ دیگران کشیدم.
4.از اینکه غذای بسیار خوردم،بدون اینکه لحظه ای به یاد فقیران و مستمندان باشم.
5.از اینکه فراموش کردم،مرگ نیز به زودی مرا در بر خواهد گرفت. و چه زود خواهد بود که ما هر دو به هم در رسیم؛آنهنگام که من به سوی مرگ روانم و مرگ از پی من دوان.
6.از اینکه چنان بدون حد بر لذتهای این دنیا شادمان گشتم که فراموش کردم،سختی آخرت را نیز در پیش رو دارم.
7.از اینکه دخل و تصرف کردم در مالی که متعلّق به تو بود. و این در حالیست که مالک اصلی کسی جز تو نخواهد بود.
8.از اینکه در راه رسیدن به تو،گامهایم را با سستی و تنبلی برداشتم و در این کار،بسیار کوتاهی کردم.
9.از اینکه با لغات بیهوده و زشت،عفت زبانم را،آلوده کردم.
10.از اینکه برای دوستانم،حتی بهترینشان؛آرزوی کفر کردم تا ایمان خودم نمایان تر گردد.
 
                                    به امید رحمتت ای مهربان ترین مهربانان
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علیرضا ( شنبه 87/6/23 :: ساعت 9:16 عصر )
»» امروز جمعه است کسی منتظر نیست

امروز جمعه است و...


وقتی می خواهم تاریخ بالای صفحه را بنویسم;گوشه اش طوری که فقط خودم ببیتم،مینویسم:جمعه است و او نیامد!


همکلاسیم از گوشه ی عینکش نگاهش را قل میدهد روی دفترم.نگاهش را میاندازم روی دفتر خودش.دفترم را مثل بچه های کوچکی که که می خواهد کسی از رویشان تقلب نکند تا میکنم.


همکلاسی ام چشم غره میرود،و نگاهش را از روی دفترش بر میدارد و می اندازد روی تخته کلاس.معلم همکلاسی ام کنار دستم را صدا میزند و او میرود.


گوشه تاریخ دفترش طوری که فقط خودش ببیند مینویسم:جمعه و او نیامد!بر میگردم و پشت سرم نگاه می اندازم.هیچ کدام از بچه های پشت سرم نشسته اند حواسشان به من نیست.


روی دفتر هردوشان مینویسم:جمعه.هر دوشان بر سرم فریاد میزنند.معلم به سمت میز من میاید.نگاهش را به نگاهم گره میزند یک گره کوره که هر چه تلاش میکنم نمیتوانم بازش کنم.میگوید : خودکار نو خریدی روی دفتر خودت امتحان کن.


کلاس غرق خنده میشود.قسمتی از گره کوره را باز کردم اما نمیدانم چرا گوشه سمت چپش باز نمیشود.


معلم میگوید: بفرمایید بیرون.حس می کنم دنیا بر سرم خرتب شده است.گره کوره باز میشود از جایم بلند میشوم.راهروی میان نیمکت ها را طی میکنم. نزدیک تخته میرسم... گچ را بر میدارم.وروی تمام فرمول های شیمی مسایل فیزیک و اتحاد های ریاضی و تاریخ ادبیات و اشعار کی وکی بزرگ مینویسم: امروز جمعه است کسی منتظر نیست؟؟؟!!!


بر میگردم و پشت سر را نظری میاندازم انگار خواب میبینم کلاس غرق در اشک است.و جمله خودم صدها بار جلوی اسمم میرود و میاید:امروز جمعه است......... کسی منتظر نیست؟معلم به سمت تخته می آید.


همه اعداد و فرمول ها و جملات را پاک میکند وبا خط درشت مینویسد:درس امروز درس انتظار!و بچه ها کنار تاریخ بالای صفحه شان طوری که فقط خودشان ببینند،مینوسند :جمعه و او نیامد!


اما معلم گوشه تخته طوری که همه بچه های کلاس ببینند،مینویسد:تا جمعه دیگر انتظار ها باقی است!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علیرضا ( جمعه 87/6/22 :: ساعت 9:0 صبح )
»» دانلود مناجات با خدا و امام زمان (عج)

مرحوم میثم کامیابی - بخشی از مناجات حضرت علی(ع) و مناجاتی برای شروع ماه مبارک رمضان [1445 کلیک]

 

مناجات با امام زمان(عج) (مقدم) - بی تو ای صاحب زمان، بی‌قرارم هر زمان [508 کلیک] 

مناجات با خدا و امام زمان(عج) (سعید حدادیان) - حیفه که ناز قدمها رو سر زمین بشینه، زودتر از چشم های خیسم نقش پاهاتو ببینه [1034 کلیک]
مناجات با خدا و امام زمان(عج) (سعید حدادیان) - آه ای خدا خسته شدم از توبه‌های الکی، از وعده‌های بی‌خود و ناله‌های دروغکی [3177 کلیک]
مناجات با خدا و امام زمان(عج) (سعید حدادیان) - ز دست دیده و دل هردو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد - سبک دشتی [630 کلیک]


مناجات با خدا و امام زمان(عج) (سعید حدادیان) - بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است، بیار باده که ایام عمر بر باد است [352 کلیک]
مناجات با خدا و امام زمان(عج) (محمود کریمی) - خدایا اگر بنده‌ای بدکارم، شوق رحمت دارم اشک غم می‌بارم بی‌قرارم [498 کلیک]


مناجات با خدا و امام زمان(عج) (محمود کریمی) - من بلا گردون روی دلرباتم، اسیر یک گوشه چشمهای سیاتم، اشکهای چشمتو قربون [400 کلیک]


مناجات با خدا و امام زمان(عج) (محمود کریمی) - عمری در آرزوی وصال تو سوختیم، با یاد آفتاب جمال تو سوختیم [365 کلیک]


مناجات با خدا و امام زمان(عج) (حسن خلج) - یا رب برسان تو مهدی غائب را، فرزند علی ابن ابی طالب را [382 کلیک]

مناجات با خدا و امام زمان(عج) (حسن خلج) - مرا نه سر نه سامان آفریدند، پریشانم پریشان آفریدند [337 کلیک]


مناجات با خدا و امام زمان(عج) - دل غم پر شد از غم از غم من، دیدم سراپا سوخت غم در ماتم من [510 کلیک]


مناجات با خدا و امام زمان(عج) (محمد رضا طاهری) - اگر تا قیامت عذابم کنی، از آن به که یک دم جوابم کنی [278 کلیک]


مناجات با خدا و امام زمان(عج) (محمد رضا طاهری) - مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی، چه شد که با همه جرم و خطا پذیرفتی [209 کلیک]


مناجات با خدا و امام زمان(عج) (محمد رضا طاهری) - با خدا خواهی شوی نزدیک از خود دور باش، قهر کن با تیرگی آن‌گه رفیق نور باش [260 کلیک]
مناجات با خدا و امام زمان(عج) (محمد رضا طاهری) - ای ماه رو که دل‌هاست مشتاق روی ماهت، روزی شود که افتد بر روی ما نگاهت [238 کلیک]
مناجات با خدا و امام زمان(عج) (محمد رضا طاهری) - این دل که شد ز روز ازل مبتلای تو، گیرد بهانه از برای تو

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علیرضا ( سه شنبه 87/6/19 :: ساعت 10:6 صبح )
»» سلام

سلام دوباره خدمت تمامی دوستان عزیز و گرامی  من دوباره آپ کردم  ببخشید آخه چند روزی نبودم

امیدوارم ببخشید   انشا الله فردا پس فردا   چند تا مداحی توپ میزارم...با امید دیدار  یا علی التماس دعا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علیرضا ( یکشنبه 87/6/17 :: ساعت 10:49 عصر )
»» در شب میلاد خودت هم غریبی مولای من

در شب میلادت هم غریبی مولای من

چه انتظار عجیبی!
تو در میان منتظران هم، عزیز من چه غریبی؛
عجیب‌تر آنکه چه آسان نبودنت شده عادت؛
چه بی خیال نشستیم، نه کوششی نه وفایی؛
فقطه نشسته و گفتیم خدا کند که بیایی...

شاید عینی شدن شعر بالا را این‌روزها در کوچه‌ها و خیایان‌ها دیده باشیم! و وقتی کمی دقیق می‌شوی و جستجو می‌کنی، می‌بینی و می فهمی آن‌چه را که ای‌کاش نه می‌دیدی و نه می‌فهمیدی!

یک سال فراموشش کرده‌ایم و یکی دو روز مانده به میلادش، یادمان می‌آید که امام معصوم و حاضر و زنده‌ای هم داریم که نامش مهدی است و کنیه‌اش ابوالقاسم!

خیابان و کوچه و پیاده‌رو را چراغانی می‌کنیم و میز‌ها و دیگ‌ها می‌چینیم و از عاشقان امام زمان(عج) می‌خواهیم که برای پختن آش شب نیمه شعبان دور هم جمع شوند! و رشته و روغن و سبزی و... نذر کنند و از رهگذران را دعوت می‌کنیم برای خوردن آش شب نیمه شعبان، به نیت ظهور آقا امام زمان(عج)!! گرد هم آیند!!!

وقتی نوشتم؛

گفته‌اند:
" به انتظار نباید نشست، به انتظار باید ایستاد "؛
اما من گمان می‌کنم، برای رسیدن به حقیقت انتظار، حتی باید دوید!

بعضی از دوستان گفتند یعنی چه!!

...
و سلام عالم و عالمیان بر غریب غائب از نظر.

 
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علیرضا ( دوشنبه 87/5/28 :: ساعت 3:28 عصر )
<   <<   6   7   8      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

برگشتیم!!
برگشتیم
هو یا علی مدد
ببخشید چند لحظه
السلام علیک یا صاحب العصر الزمان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 8
>> بازدید دیروز: 20
>> مجموع بازدیدها: 68231
» درباره من

پنجره فولاد

» پیوندهای روزانه

گنجینه معرفت [114]
تبیان [54]
حدیث [44]
دیشدانگولی [43]
شهید گمنام [89]
چهل منزل تا اربعین [170]
ذوالجناح [106]
بی سیم چی [82]
آوینی [47]
بچه های قلم [65]
[آرشیو(10)]

» آرشیو مطالب
مهر 1387
شهریور 1387
مرداد 1387
دی 1387
آذر 1387
آبان 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب